
اقتصاد۲۴- جوئل موکیر، مورخ اقتصادی و استاد برجسته هلندیالاصل دانشگاه نورثوسترن، به همراه دو اقتصاددان دیگر، فیلیپ آگیون و پیتر هاویت، موفق به کسب جایزه یادبود نوبل علوم اقتصادی در سال ۲۰۲۵ شد. این افتخار بزرگ به دلیل تحقیقات آنها در مورد رشد اقتصادی ناشی از نوآوری به این سه اقتصاددان اعطا شد. موکیر نیمی از مبلغ ۱۱ میلیون کرون سوئد جایزه را دریافت کرد و کمیته نوبل او را به خاطر «شناسایی پیشنیازهای رشد پایدار از طریق پیشرفت تکنولوژیک» شایسته این تقدیر دانست.
برای اولین بار در طول تاریخ بشر، جهان در دو قرن گذشته شاهد رشد اقتصادی پایدار بوده است که توانسته تعداد عظیمی از مردم را از فقر نجات داده و پایههای رفاه امروزی ما را بنا نهد. اما این وضعیت همیشه برقرار نبود؛ برعکس، در بیشتر تاریخ بشر، رکود هنجار بود و حتی پس از کشفهای مهم، رشد در نهایت متوقف میشد.
جوئل موکیر با کندوکاو در منابع تاریخی، نشان داد که اگر نوآوریها بخواهند در یک فرآیند خودمولد یکی پس از دیگری موفق به تبدیل شدن به رشد اقتصادی شوند، صرفاً دانستن اینکه «چیزی کار میکند» کافی نیست؛ بلکه باید توضیحات علمی برای چرایی کارکرد آن نیز موجود باشد. او تأکید میکند که قبل از وقوع انقلاب صنعتی، فقدان همین توضیحات علمی بود که ساختارشکنی و بنا نهادن اکتشافات جدید بر روی دانش قبلی را دشوار میساخت. به علاوه، موکیر بر اهمیت باز بودن جامعه نسبت به ایدههای جدید و پذیرش تغییرات برای تضمین ادامه نوآوری تأکید فراوان دارد. کمیته جایزه نوبل نیز تاکید کرد که کار این اقتصاددانان نشان میدهد که «پیشرفت را نباید بدیهی انگاشت» و جامعه باید مکانیسمهایی مانند «تخریب خلاق» و باز بودن در برابر تغییرات را حفظ کند تا به دام رکود نیفتد.
بیشتر بخوانید: پیتر فیلیپس اقتصاددان کیست؟
موکیر برای توضیح چگونگی رسیدن به این رشد اقتصادی پایدار، بر مفهوم انباشت «دانش مفید» تمرکز دارد. او دو نوع دانش مفید را شناسایی میکند: اول، اپیستمه (Episteme)، که به درک جمعی جامعه از جهان طبیعی (شامل علم، خرد عامیانه و شبهعلم) اشاره دارد؛ و دوم، تخنه (Techne)، که شامل تمام فناوریهای موجود برای دستکاری طبیعت است. موکیر استدلال میکند که نقطه عطف انقلاب صنعتی در ظهور یک «چرخه فضیلتمند» بین این دو نوع دانش نهفته بود. هرچه پایه اپیستمیک (علمی و درکی) یک تکنیک عمیقتر و گستردهتر باشد، احتمال ریشهدار شدن آن تکنیک و یافتن کاربردهای جدید برای آن بیشتر میشود. این چرخه با ظهور این باور جدید تقویت شد که میتوان مبانی طبیعت را از طریق روشهای تجربی درک کرد (ایدئولوژی فرانسیس بیکن) که هدفش قرار دادن فلسفه طبیعی در خدمت تجارت و تولید بود.
یکی از پرسشهای محوری در تحقیقات موکیر، چرایی آغاز شکوفایی اقتصادی بیسابقه در اروپای غربی در قرن هجدهم است. یکی از توضیحات قانعکننده از جوئل موکیر در این باره، چندپارچگی سیاسی طولانیمدت اروپا است. برخلاف امپراتوریهای بزرگی مانند چین که یکپارچه بودند، اروپا هرگز تحت حاکمیت واحد قرار نگرفت. این چندپارچگی، منجر به یک «رقابت مولد» بین حاکمان اروپایی شد. پادشاهان و دولتها در موقعیتی قرار گرفتند که برای جذب بهترین و مولدترین متفکران، پیشهوران و صنعتگران با یکدیگر رقابت کنند. این رقابت، بدترین اشکال اقتدارگرایی سیاسی را اصلاح کرد، زیرا نوآوران و «اندیشههای مخالف» میتوانستند به راحتی به یک دولت رقیب پناه ببرند و از سرکوب در امان بمانند.
اما موکیر خاطرنشان میکند که چندپارچگی سیاسی به تنهایی کافی نبود، زیرا مناطقی مانند هند و خاورمیانه نیز چندپارچه بودند، اما چنین شکوفایی را تجربه نکردند. نکته حیاتی این بود که این تقسیم سیاسی با یک «یکپارچگی فکری و فرهنگی قابل توجه» همراه شد. اروپا از موهبت یک «بازار ایده» یکپارچه، یا همان «جمهوری نامهها»، برخوردار بود. روشنفکران اروپا میراث کلاسیک مشترکی داشتند و از زبان لاتین به عنوان زبان مشترک استفاده میکردند. این یکپارچگی فکری، به همراه دستگاه چاپ، تضمین کرد که ایدههای جدید و حتی کتابهای ممنوعه، بهسرعت در سراسر قاره گردش پیدا کنند و مورد بحث قرار گیرند. این ترکیب منحصربهفرد از یک بازار فکری باز و یک سیستم دولتهای در حال رقابت بود که موتور رشد دانشمحور را فعال کرد و ثروت عظیم اروپا را رقم زد.
جوئل موکیر در ۲۶ جولای ۱۹۴۶ در لیدن، هلند، در خانوادهای از یهودیان هلندی که از هولوکاست جان سالم به در برده بودند، متولد شد. او در سن یک سالگی پدرش را از دست داد و توسط مادرش در حیفا، اسرائیل بزرگ شد. موکیر دارای تابعیت هلندی، آمریکایی و اسرائیلی است.
او مدرک لیسانس خود را در رشته اقتصاد و تاریخ از دانشگاه عبری اورشلیم در سال ۱۹۶۸ کسب کرد. سپس برای ادامه تحصیل به ایالات متحده رفت و کارشناسی ارشد (MPhil) در اقتصاد (۱۹۷۲) و دکترای اقتصاد (۱۹۷۴) را از دانشگاه ییل دریافت کرد. پایاننامه دکترای او درباره رشد و رکود صنعتی در کشورهای کم ارتفاع بود.
موکیر از سال ۱۹۷۴ کار خود را در دانشگاه نورثوسترن آغاز کرد و از آن زمان تاکنون در این موسسه باقی مانده است. او از سال ۱۹۹۴ به عنوان پروفسور رابرت اچ. استروتز در هنر و علوم و پروفسور اقتصاد و تاریخ در نورثوسترن مشغول به کار بوده و از سال ۲۰۰۱ نیز به عنوان همکار پروفسوری ساکلر در دانشگاه تل آویو فعالیت میکند. علاوه بر نوبل ۲۰۲۵، موکیر افتخارات برجستهای مانند جایزه هاینکن برای تاریخ (۲۰۰۶) و جایزه بینالمللی بالزان برای تاریخ اقتصادی (۲۰۱۵) را نیز در کارنامه خود دارد.